(1439) پس علیکش گفت و او را پیش خواند |
|
ایمنش کرد و به پیش خود نشاند |
(1440) أَلاَّ تَخافُوا هست ُنزلِ خایفان |
|
هست در خور از براى خایف آن |
(1441) هر که ترسد مر و را ایمن کنند |
|
مر دل ترسنده را ساکن کنند |
(1442)آن که خوفش نیست چون گویى مترس |
|
درس چه دهى نیست او محتاج درس |
(1443) آن دل از جا رفته را دل شاد کرد |
|
خاطر ویرانش را آباد کرد |
علیک گفتن: جواب سلام دادن، بمناسبت آن که در جواب سلام مىگویند: علیک السلام.
ایمنش کرد: یعنی به او امان داد، خاطرش را آسوده کرد تا نترسد.
نزل: آن چه براى مهمان آماده کنند از خوردنى وغذا.
لا تخافوا: اشاره است به آیه شریفه: فصلت، آیهى 30. که در آن به مومنان راستین آرامش داده می شود وفرشتگان برآنها فرود می آیند که : نترسید وغمگین نباشید وبدانید که بهشت موعود را خواهید دید.
خایفان: آنها هستند که از پروردگار می ترسند. بسیاری ازراهنمایان اهل طریقت،خوف را صفت کسی می دانند که در راه خدا هنوز به جایی نرسیده ودر قدم های اول است وترس از کیفر خدایی، نشانهْ توجه او به نفس و زندگی این جهانی است. با این حال اگر ایمان درست داشته باشد در پیشگاه پروردگار پذیرفته می شود و با« لا تخافوا» از او پذیرایی می کنند. اما کسی که از این مرحله بالاتر رفته واز « هستی» خود گذشته است، نیازی ندارد که به او بگویند: مترس.بلکه مشمول این آیهْ شریفه است که :: أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اَللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ [1]
دل از جا رفته: مجازا، نگران و مضطرب، ترسیده.
( 1439) عمر جواب سلامش گفته او را نزد خود خوانده با مهربانى ایمنى در دلش جاى داده نزد خود نشاند.( 1440) هر کس که بترسد ایمنى باو بخشیده دل ترسانش را با سکون اطمینان مىدهند.( 1441) خداى تعالى در قرآن مجید مىفرماید :« إِنَّ اَلَّذِینَ قالُوا رَبُّنَا اَللَّهُ ثُمَّ اِسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ اَلْمَلائِکَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ اَلَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ»[2] یعنى کسانى که گفتند مولا و صاحب اختیار ما خداست و بر سر قول خود ایستادند ملایکه بر آنها نازل مىشود که نترسید و غمگین نشوید و ببهشتى که بشما وعده دادهاند شادمان باشید) مولوى اشاره باین آیه نموده مىفرماید: کلمه نترسید در حق کسانى نازل شده که مىترسیدند و این انعام در خور این اشخاص است.( 1442) کسى که نمىترسد چگونه باو مىگویند نترس، این درس را باو نباید داد براى اینکه او احتیاج بدرس ندارد. ( 1443) عمر ابتدا دل پریشان فرستاده قیصر را از پریشانى نجات داده و شاد نمود.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |